قلمكار سازي كه نوعي از چاپهاي سنتي است و هم اينك اصفهان مركز عمده توليد آن به حساب مي آيد، و عده اي از سكنه روستاي نطنز نيز به آن اشتغال دارند، به استناد مدارك موجود، چهار قرن قبل از ميلاد مسيح متولد شده و همزمان با هجوم مغولها به ايران راه يافته و توسط صنعتگران ايراني تكامل يافته است.

متأسفانه به دليل آسيب پذيري نسوج پارچه در برابر عوامل جوي و نيز مصرفي بودن اكثر توليدات قلمكار در حال حاضر هيچگونه نشانه اي از قلمكارهاي مربوط به دوران ياد شده در دست نيست منهاي تعدادي از پارچه هايي كه نزد خانواده هاي ايراني حفظ شده يا در موزه هاي كشور محفوظ است، قدمت چنداني هم ندارد.

=============================
1- خيمة بزرگ، سراپرده، خرگه نيز گويند

قديمي ترين قلمكار ابريشمي ما درمجموعه «ژرم پيشون» نگهداري مي شود و تعلق به قرن دوازدهم هجري قمري (قرن هجدهم ميلادي) است و ظاهراً تعلق به اصفهان دارد. در موزه «متروپوليتن» نيز نمونه هايي از توليدات قردن نوزدهم ميلادي موجود است كه حاصل كار صنعتگران اصفهان، يزد وهمدان مي باشد و گوياي اين كه تا حدود دويست سال پيش توليد قلمكار در يزد و اصفهان رواج داشته و هنچنين مأخذي در دست است كه نشان مي دهد قلمكار يزد با پارچه كرباس [1]درست مي شده و از حيث لطافت و خوش نمايي به پاي قلمكارهاي اصفهان نمي رسيده و داراي عرضي كم بوده و غالباً دو پارچة كم عرض را در كنارهم مي دوخته اند تا يك قطعه قلمكار بدست آيد .

تحقيقاً مي توان فاصلة اوايل قرن دهم هجري قمري (حدود1502 ميلادي) تا اواسط قرن دوازدهم هجري قمري (حدود1722 ميلادي) را اوج قلمكارسازي و روزگار اعتلاي اين «هنر-صنعت» به حساب آورد . چه طي سالهاي ياد شد اكثر مردم كشور مصرف كننده پارچه هاي قلمكار بودند وضمن استفاده از اين پارچه بعنوان پارچه لباسي، پرده، سفره (مجمعه پوش، سجاده، رويه لحاف

===============================
1
- يك قسم پارچه كه از نخ پنبه با دست بافته مي شود

، بقچه، قطيفه [1]دستمال و كتيبه هاي براي تزئين مجالس سوگواري شهداي كربلا نيز از آن بهره مي گرفتند.

            در حال حاضر محل اصلي تجمع و تمركز قلمكارسازان، بازار چيت سازها، سراي سنگتراشها و محله پامنار (دراصفهان) است و با اين وجود ساير نقاط اصفهان و نيز در گوشه و كنار مشهد، دامغان و ابيانه نيز عده اي به تهيه و توليد پارچه هاي قلمكار اشتغال دارند.


3- جامه يا پارچه پرزدار و حولة بزرگ كه پس از آب كشي روي دوش مي اندازند وبدن را با آن خشك مي كنند، قطائف جمع (فرهنگ عميد)

==============================

1- خيمة بزرگ، سراپرده، خرگه نيز گويند

2- يك قسم پارچه كه از نخ پنبه با دست بافته مي شود

3- جامه يا پارچه پرزدار و حولة بزرگ كه پس از آب كشي روي دوش مي اندازند وبدن را با آن خشك مي كنند، قطائف جمع (فرهنگ عميد)

شیوه ساخت قلمکار:        

براي ساخت قلمكار نياز به ابزار و مواد اوليه اي مي باشد كه قبل از توضيح در ارتباط با مراحل ساخت، در زير به اين ابزار و مواد اوليه اشاره اي داريم .

            ابزار كار در هر كارگاه قلمكار مقداري قالب چوبي حكاكي شده است و ميز كوتاه مخصوص نقش زني روي پارچه. لازم است توضيح دهيم كه قبل از ساخت پارچه قلمكار، قالب ساز، قالبهاي موردنياز چاپ نقوش مخصوص قلمكار را كه از چوب گلابي تهيه مي شود ساخته و در اختيار قلمكارسازان مي گذارد، قالب سازي حساسترين و ظريفترين مرحله قلمكارسازي است. حتي مي توان گفت تنها هنر قلمكارسازي در قالب سازي آن است. قالبهاي قلمكار را همانطور كه گفتيم از چوب گلابي تهيه مي نمايند، چون چوب گلابي نرم است و به آساني مي توان روي آن حكاكي كرد. قالب ساز، باري درست كردن قالب، نقش دلخواهش را روي چوب برمي گرداند وبعد به حكاكي آن نقش مي پردازد، براي قالبهاي بزرگتر چند چوب را با فشار كنار هم مي چسبانند و بعد آن را حكاكي مي كنند، از هرطرح، دو تا چهار قالب با برجستگيهاي متفاوت، هركدام براي يك رنگ، ساخته مي شود. زماني كه اين  چند قالب را روي هم در يك جاي پارچه چاپ كنند، خطوط چاپ شده هر كدام از قالبها قسمتي از تمام طرح موردنظر را شكل مي دهد. به هر مجموعه قالب يك «زنجير» مي گويند.

پس از اينكه قالب تهيه شد نوبت چاپ نقش بر روي پارچه قلمكار مي باشد كه معمولاً از پارچه هاي پنبه اي دستباف يا انواع ديگر پارچه نظير پوپلين[1] ،چلوار[2]، متقال [3]و… استفاده مي شود.

در قلمكارسازي تهيه رنگ وشيوه هاي استفاده از مواد رنگزاي گياهي داراي اهميت ويژه اي است و قلمكارسازان اكثراً انواع گياهان رنگدار را شناخته و نحوه تهيه رنگ از آنها را مي دانند.

در قلمكار سازي معمولاً از پنج رنگ سياه، قرمز، آبي، سبز و زرد بعنوان رنگهاي اصلي و از قهوه اي و ساير رنگهايي كه بر اثر تركيب رنگهاي ياد شده بدست مي آيد به عنوان رنگهاي فرعي ياد مي شود و در تهيه هر يك از رنگها علاوه بر مواد رنگ زاي گياهي، استفاده از مواد ديگري نظير روغن كرچك (مانع خشك شدن و چسبيدن رنگ به داخل شيارهاي قالب
4-  پوپلين :

5-نوعي پارچة نخي نازك سفيد و آهاردار. (فرهنگ عميد)

6-مأخوذ از عربي، پارچة سفيدي كه از نخ مي بافند و شبيه كرباس اما ظريفتر از آنست.  ( فرهنگ عميد)

مي شود و هم دوام قالب را زيادتر مي كند) روغن گليسيرين، جوهرگوگرد، شيره انگور، روغن كنجد وكتيرا نيز الزامي است. روغنهايي كه براي ساخت انواع رنگها مورد استفاده قرار مي گيرد فقط در ايجاد محيط رنگرزي مناسب دخالت داشته و مانع از خشك شدن رنگ در داخل شيارهاي قالب مي شوند و امكان عمر طولاني تري براي قالب را فراهم مي سازند و از كتيرا نيز معمولاً جهت ايجاد غلظت مطلوب رنگ استفاده مي شود .

حال با توجه به آنچه كه ذكر شد مي پردازيم به :

شيوه ساخت پارچه قلمكار

1-آماده نمودن پارچه قبل از ايجاد نقش (گذاشتن پارچه ها به مدت پنج روز در رودخانه بمنظور از بين بردن آهار و مواد زائد پارچه و به اصلاح آبخور نمودن آن) .

٢-دندانه نمودن پارچه بعد از خشك شدن توسط گرد پوست انار و هليله [1] مخلوط در آب (در اين حالت پارچه به رنگ زرد مايل به كرم در مي آيد.)

٣-برش پارچه ها به اندازه هاي موردنظر كه قرار است چاپ روي آن انجام شود و اطراف بعضي از پارچه ها را (مثلاً روميزي) ريشه ايجاد مي كنند، كه منگوله مي نامند.

۴-تهيه ظروف رنگ با انداختن پارچه اي بر روي آن كه هميشه رنگ بطور يكنواخت روي قالب را مي پوشاند.

-۵نقش زدن (چاپ پارچه) يا برگرداندن نقش قالبها به رنگهاي مختلف بر روي پارچه .

-۶انتقال اولين رنگ كه رنگ مشكي است و سپس رنگ قرمز توسط نقش زن بر روي پارچه .

٧-بردن پارچه ها به كنار رودخانه و شستن آنها با آب به مدت 2 تا 3 ساعت و تثبيت نمودن دو رنگ سياه وقرمز توسط جوشاندن آنها در محلول پوست انار و روناس و عودت آنها به كارگاه براي مراحل بعد. (هم اكنون از آليزارين كه ماده اي شيمايي است به جاي روناس استفاده مي نمايند) .

ايجاد نقوش بعدي كه در رنگهاي مختلف تهيه شده توسط نقش زن تا اتمام كار.

======================================================

[1] ثمر درختي است كه در هندوستان مي رويد، رنگش زرد يا سياه، در طب بكار مي رود، به عربي اهليج مي گويند.