تفاوت هنرهای سنتی با هنر مدرن  :

هنر مدرن و هنر سنتی در تضاد با یکدیگر نیستند به شرطی

که نگاه خود را طراوت و تازگی ببخشیم وجوهر حقیقت را در

 هردو کشف‏ کنیم . هنر سنتی‏ نخستین سخن سنت است که با بیا نی قابل فهم و

لمس،برای نخبگان‏ و مردم عا دی در دسترس بشر قرار می‏گیرد.

هنر سنتی،تکاپوی انسان‏ است برای قابل فهم و لمس کردن

و کاربردی نمودن  سنت.

بارش‏ سنت،از آسمان متعا ل به زمین،به صورت هنر سنتی

ظاهر می‏شود. (زهرا رهنورد )

پست مدرن :

به مجموعه پیچیده ای از واکنش هایی مربوط می‌شود که

 در قبال فلسفه مدرن و پیش فرض‌های آن صورت گرفته اند، بدون آن که در اصول

عقاید اساسی کمترین توافقی بین آنها وجود داشته باشد.

فلسفه پست مدرن اساسا به معارضه با شالوده گرایی مورد اعتقاد مشترک فلاسفه

برجسته قرون شانزده، هفده و هجدهم میلادی می پردازد و آنها را پیش فرض هایی

می داند که باید مردود شناخته شده و کنار گذارده شوند .

هنر کاربردی :( Applied art)

 

کاربرد طراحی وزیبایی شناسی با هدف کارایی و استفادهٔ روزمره است، در حالی‌که

هنرهای زیبا برای تحریک فکری نظاره‌گر یا حساسیت‌های دانشگاهی ایفای نقش

می‌کنند، هنرهای کاربردی، طراحی و آرمان‌های خلاق را با مقصود کاربردپذیری به

هم می‌آمیزند؛ همچون فنجان، مجله یا نیمکت تزئینی پارک.

بخش قابل توجهی از حوزهٔ هنرهای کابردی و هنرهای تزیینی روی هم می‌افتند؛ و تا

حدودی این دو عبارات جایگزین هستند.

معماری :

معماری یا مهرازی هنر و علم طراحی و بنای

ساختمانهاست. معماری به عنوان اجتماعی‌ترین هنر

بشری، با فضای اطراف انسان مرتبط است.

حضور فضا، بنا وشهر از گذشته تا امروز و در آینده، لحظه‌ای از زندگی روزمره

آدمیان غایب نبوده و نخواهد بود.

شهرها پر از ساختما نهایی هستند که با استفاده از هنر و مهارتهای علمی و ریاضی

طراحی شدهاند. این مهارتها در ترکیب با هم عناصر زیباییشناسی نامیده میشوند.

اصول زیباشناسی برگرفته از هنر، علم و ریاضیات مثل کاربردخط ، شکل، فضا،

نورو رنگ برای ایجاد یک الگو، توازن، ریتم، کنتراست و وحدت در طراحی

معماری مورد استفاده قرار میگیرند، این عناصر در کنار هم به معماران اجازه

میدهند تا  ساختمانهای زیبا و مفید خلق کنند.

به بیان بهتر، اصول زیباییشناسی به اضافه جنبههای ساختاری به ساختن یک

ساختمان موفق کمک میکند. موضوع معماری درباره فضاست.

شهرسازی :

واژه ایست که در برابر یک واژه ی آلمانی در دهه ی بیست شمسی وارد ادبیات

حرفه ای ایران شد.

این واژه در واقع ترجمه ی نه چندان صحیحی است از برنامه ریزی شهری و به

مفهوم مداخله در شهر از طریق تفکر، برنامه‌ریزی، طراحی

و ساخت و ساز معبر،بنا و تنظیم فضا و فعالیت به منظور بهبود

کیفیت زندگی ساکنان در آن است.

 از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آن چه که به طور معمول و متداول در این رشته صورت می‌گیرد، طراحی، تقویت و

تنظیم فضا به منظور ایجاد توسعه‌ای موزون و هماهنگ است.

 شهرسازی از طریق ابزار و روش‌های خود می‌کوشد تا با طراحی و تفکر به شبکه

معابر، کاربری اراضی،تراکم (نفر در واحد سطح)، محدوده‌ها و حریم‌ها نظم ببخشد.

صنایع دستی :

 نوعی کار است که در آن لوازم تزئینی و کاربردی تنها با

استفاده از دست با ابزار ساده ساخته می‌شود.

 معمولاً این کلمه به روشهای سنتی ساختن کالاها اطلاق

 می‌گردد.

استادکاری مخصوص هر یک از این موارد مهم‌ترین ملاک

 است. چنین چیزهایی اغلب از لحاظ فرهنگی و یا مذهبی

فوق العاده هستند. لوازمی که بصورت تولید انبوه و یا با

ماشین آلات مختلف ساخته می‌شوند جزء صنایع  دستی نیستند.

طراحی لباس :

طراحی مد یک کار هنری است که در حوزهٔ تولید پوشاک و لوازم مربوط به سبک

زندگی و تحت تاثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی در یک دوره زمانی مشخص انجام

می‌پذیرد.

طراحی مد با طراحی لبا سی که به خاطر نوع

 محصولی که متناسب با تغییر فصل‌ها در دو

 نیم‌سال، صورت می‌گیرد تفاوت دارد.

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

به طور کلی عقیده بر این است که طراحی مد در قرن نوزدهم توسط چارلز فردریک

ورث آغاز شد. او نخستین طراحی بود که مارک خودش را بر روی پوشاکی که

طراحی و تولید می‌کرد، می‌دوخت.

 بر پایه مطا لعات آکادمیک که در مورد طراحی لباس

 صورت گرفته، صرفا پوشاک خلق شده پس از سال

۱۸۵۸ می‌توانند در زمرهٔ طراحی مد در نظر گرفته شوند.